Wednesday, May 09, 2007

.
.
نبودنت را نفس مي‌كشم
سرم بر دامن مرگ
نوازشم مي‌كند
در چشمان نيمه ‌بازم
تقلايي آرام
تنها مي‌خواستم طلوعت را ببينم
می خواهم هنوز هم
خواهم خفت
كه نورت تا ابد
قاب گرفته ‌شود
در آيينه‌ي چشمانم
با اميد و افتخار
.

.

.

2 comments:

Anonymous said...

همه جا به بيوفائي مثلند خوبرويان
تو ميان خوبرويان مثلي به بي وفائي

Anonymous said...

May your hope not die... Like my dying bride!

Never try to make someone yours if he/she doesn't happen to !

...Peace :)